بارگذاری . . . کمتر از چند ثانیه
{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
اگر او برای تو "ساختـــه" شده ، . . . من برای تــو "ویـــران" شدم لعنتــــــی !!
نميخواهم داشته باشمت… نترس… فقط بيا در خزان خواسته هايم قدم بزن… تا ببينمت… دلم براي راه رفتنت تنگ شده است…
عشق من... بی تو... سالم تحویل نمیشود... تحمیل میشود...
نمی دانم چراتنم میلرزد وقتی صحبت ازتومیشود،نه ازترس حضورت نیست ازآرزوی به تورسیدن است ازشایدهاوبایدها و ازاینکه نمیدانم داشتنت رو عاشقانه اشک بریزم یادوریت را...
حــــــس آرامـــــش در بـــــــــوســــــه هــــــــآیـــت مــــــــرا در بیـــــــداری خوابــــــــــ میــــــ کــــند....
تاریک باد خانه ی مردی که نمی جنگد برای زنی که دوستش دارد ...
از همان کودکی به ما هشدار دادند و جدی نگرفتیم... یادت هست؟ در دفتر مشق هایمان خطوط فاصله همیشه قرمز بود...!
نمیدانستم ..روزی می رسد که..."تمام ما" بایک شب خداحافظی برای همیشه سردرگریبان خاک می برد...گمان نمیکردم....!
همه ی دنیا فقط تویی و برخی دوستان بقیه هم تکراری اند.
صدایم رانمیشنوی گوش هایت راچه چیزی پر کرد عشق او...یا نفرت از من
کـــارم از یکــــی بــــود یکــــی نبــــود گذشتــــه اســــت… مــــن در اوج قصـــه گــــم شــــدم …. عشــــق یعنــــی: یکــــی بــــود و یکــــی “نــــابــــود”
گاهی دوستت دارم ها بی فایده اند مثل موفق باشید های انتهای برگه ی امتحانی
دلـخـسـتـه ام از شـهر نـامــردي و رنــدي هـا پـايـان خــوبــم بــاش! مـثــل«فيلم هندي»هـا
ديدگانت از هميشه شادتر،شهر قلبت زنده و آباد تر،غصه هايت دم به دم،اي مهربان درگذرگاه زمان برباد تر.
عاشقانه ترین قسمت داستان عشق ما، همین آخرش بود.... جایی که به خاطر آرامش دیگری، خودمان را به فراموشی زدیم........!
بازم مرام دختری که به خاطر عشقش ازباباش کتک خورد اما نزاشت باباش دستش به عشقش بخوره
اگر او برای تو "ساختـــه" شده ، . . . من برای تــو "ویـــران" شدم لعنتــــــی !!
نميخواهم داشته باشمت… نترس… فقط بيا در خزان خواسته هايم قدم بزن… تا ببينمت… دلم براي راه رفتنت تنگ شده است…
عشق من... بی تو... سالم تحویل نمیشود... تحمیل میشود...
نمی دانم چراتنم میلرزد وقتی صحبت ازتومیشود،نه ازترس حضورت نیست ازآرزوی به تورسیدن است ازشایدهاوبایدها و ازاینکه نمیدانم داشتنت رو عاشقانه اشک بریزم یادوریت را...
حــــــس آرامـــــش در بـــــــــوســــــه هــــــــآیـــت مــــــــرا در بیـــــــداری خوابــــــــــ میــــــ کــــند....
تاریک باد خانه ی مردی که نمی جنگد برای زنی که دوستش دارد ...
از همان کودکی به ما هشدار دادند و جدی نگرفتیم... یادت هست؟ در دفتر مشق هایمان خطوط فاصله همیشه قرمز بود...!
نمیدانستم ..روزی می رسد که..."تمام ما" بایک شب خداحافظی برای همیشه سردرگریبان خاک می برد...گمان نمیکردم....!
همه ی دنیا فقط تویی و برخی دوستان بقیه هم تکراری اند.
صدایم رانمیشنوی گوش هایت راچه چیزی پر کرد عشق او...یا نفرت از من
کـــارم از یکــــی بــــود یکــــی نبــــود گذشتــــه اســــت… مــــن در اوج قصـــه گــــم شــــدم …. عشــــق یعنــــی: یکــــی بــــود و یکــــی “نــــابــــود”
گاهی دوستت دارم ها بی فایده اند مثل موفق باشید های انتهای برگه ی امتحانی
دلـخـسـتـه ام از شـهر نـامــردي و رنــدي هـا پـايـان خــوبــم بــاش! مـثــل«فيلم هندي»هـا
ديدگانت از هميشه شادتر،شهر قلبت زنده و آباد تر،غصه هايت دم به دم،اي مهربان درگذرگاه زمان برباد تر.
عاشقانه ترین قسمت داستان عشق ما، همین آخرش بود.... جایی که به خاطر آرامش دیگری، خودمان را به فراموشی زدیم........!
بازم مرام دختری که به خاطر عشقش ازباباش کتک خورد اما نزاشت باباش دستش به عشقش بخوره
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}